درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

چرا؟

چرا بلبل همیشه نغمه خوان است
چرا بر برگ شبنم می نشیند
چرا آلاله های باغ سرخند
چرا بر روی گل غم می نشیند
چرا باران همیشه قطره قطره ست
چرا در خانه ها دریا نداریم
چرا در باغچه یا توی گلدان
گلی یا برگی از رویا نداریم
چرا پروانه ها معنای عشقند
چرا جغدان همیشه اشکبارند
چرا مردم همانند کبوتر
درون خانه ها جغدی ندارند
چرا در هر کتابی آسمان ها
همیشه آبی و خوشرنگ هستند
چرا هیچ آسمانی رنگ غم نیست
چرا مردم خدا را می پرستند
چرا ما عاشق باد صباییم
چرا یک بار با طوفان نباشیم
چرا در هر زمان در فکر دریا
چرا یکبار با باران نباشیم
چرا گلزار ها شاداب و سبزند
چرا قلب بیابان لالهگون است
چرا دستان برکه پاک و نیلی است
چرا چشم شقایق رنگ خونست
چرا لبهای مردم نیمه خشک است
چرا لبخند در آن جا ندارد
چرا توی قفس هامان قناری ست
چرا هیچ آدمی درنا ندارد
چرا بالا تر از احساس عشقست
چرا تصویر از اینه پیداست
چرا نیلوفران پیک بهارند
چرا احساس در دل ها شکوفاست
اگر چه این بیان آرزو بود
ولی آخر چرا زیبا نباشیم
چرا یک بار چون بال پرستو
چرا یک بار چون دریا نباشیم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
مجموعه اشعار ماجرای یک عشق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد