درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

معنی پاک ایثار

باز کردی کتاب محبت
با تمام دلت روبرویم
یاد دادی به من اولین بار
هجی واژه ها را بگویم
حاصل ضرب احساس در عشق
معنی واژه آشنایی
پایتخت گلستان احساس
آسمانی شدن بی ریایی
تخته سرخ رنگ کلاست
قلب هر غنچه منتظر بود
از دل دفتر چشمهایت
عطر دریا شدن منتشر بود
در میان کتاب نگاهت
صفحه عاطفه می درخشید
مرز ما مرمری از صفا بود
 عشق تو در دل مرز پیچید
نم نم اشک هر غنچه سرخ
با نگاه ترت پونه می شد
قصه نیلی چشم هایت
در دلم آسمان گونه می شد
قلب پکت چو امواج دریا
با دلم پاک ویکرنگ میشد
زنگ تفریح می رفتی و باز
 دل برای تو دلتنگ می شد
یک قدم مانده به شهر گل ها
 هر چه غم داشتی می تکانی
در کلاست همه سبز سبزند
قلب تو ساده و ارغوانی
روح هر تشنه ای عاشفانه
از دل پاک تو آب می خورد
قلب من هدیه ای بود ناچیز
 روی آرامشت تاب می خورد
تو طلوع سحرگاه عشقی
چشم های ترا می شناسم
روح ترا پیوند دل هاست
من صفای ترا می شناسم
قلب تو راز پیوند دل هاست
من صفای ترا می شناسم
قلب تو پایتخت شکفتن
دفترت وسعت آسمان هاست
جوهر آبی خط پکت
عاشقانه ترین رنگ دریاست
مثل دست صدف پاک و آبی ست
شهر رویا یی چشم هایت
کاش قلب پر از اشتیاقم
می شد از عشق رزوی فدایت
روح خود را سپردی به گل ها
معنی پاک ایثار کردن
رمز آرامش من درین ست
قلب راز تو سرشار کردن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
مجموعه اشعار ماجرای یک عشق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد