درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

بدجور عاشقتم

تو آنقدر مهربانی که مهربانتر از تو ندیده ام 

طعم شیرین عشق را تنها با تو چشیده ام 

از آن لحظه که تو آمدی تنها این را از قلبم شنیده ام  

دوستت دارم 

نقاشی خودم را در کنار تو بر روی دیوار اتاقم کشیده ام 

همه می گویند تو دیوانه ای  

نمیدانند برای داشتن تو چه سختی ها کشیده ام 

تو باور کن که من برای داشتن عشق پاکی   

مثل تو لحظه ها را با خدای خویش بوده ام ، 

تا تو را به من بدهد که اینگونه عاشقت شوم ،   

اینگونه اسیر آن دل مهربانت شوم 

و آنقدر خوبی ، که بهتر از تو ندیده ام ، ای باوفا ، وفادارتر از تو ندیده ام 

ای سرچشمه ی روشنی ها ، دستم را بگیر تا حس کنم که تو را دارم 

تا باور کنم که عشقی ماندگار مثل تو را دارم 

من که جز تو کسی را ندارم ، قلبم ، احساسم ،   

وجودم مال تو است ، این حرف آخر من است ، 
همیشه با تو بودن را میخواهم . 

نه! یک لحظه نیز فکر نمیکنم که تو نیستی ،   

من تنها هستم و تو در کنارم نیستی ،   

نه ! نمیخواهم حتی یک لحظه نیز ، به آن لحظه ی تلخ بیاندیشم. 

ببین که قلبم از آن روز که تو آمدی ، چه حالی دارد ،   

تو که در قلب منی ببین چه هوایی دارد ،  

به چشمانم نگاه کن و ببین چه دنیایی دارد ،   

بیا در آغوشم و حس کن که وجودم چه التهابی دارد 

قلبم چه تپشی دارد ، وای که خودم نیز نمیدانم چه حالی دارم 

میدانم تو نیز حال مرا داری ،   

اما هنوز هم باور نداری که چه جایگاهی در قلبم داری
تو که در قلب منی ، میفهمی که چرا اینگونه قلبم میتپد 

چون بدجور عاشقتم...

نظرات 3 + ارسال نظر
بهار دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:09 ق.ظ

خیلی عالی بود .حرفات خیلی قشنگه .به آدم آرامش می ده .منتظر شعرای جدیدت هستم ..موفق باشی

ابوالفضل چهارشنبه 30 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:17 ب.ظ http://Abolfazl72.blogfa.com

سلام دوست عزیز به ما هم یه سر بزنید

یه دوست پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:59 ب.ظ

قلب او هم می تپد؟
یا همه آنچه نوشتی تخیل است؟
یا عشقت یک طرفه است؟
می خواندت؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد