درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

عشق یعنی

تا حالا شده عاشق بشین؟؟؟

میدونین عشق چه رنگیه؟؟؟

میدونین عشقق چه مزه ای داره؟؟؟

میدونین عشق چه بویی داره؟؟؟

میدونین عاشق چه شکلیه؟؟؟

میدونین معشوق چه کار میکنه با قلب عاشق؟؟؟

مدونین قلب عاشق برای چی میزنه؟؟؟

میدونین قلب عاشق برای کی میزنه؟؟؟

میدونین ...؟؟؟

اگه جواب این همه سئوال رو میخواین! مطلب زیر رو بخونین...خیلی جالب و آموزندس...

وقتی

یه روز دیدی خودت اینجایی و دلت یه جای دیگه … بدون که کار از کار گذشته و تو عاشق شدی

طوری میشه که قلبت فقط و فقط واسه عشق می تپه ، چقدر قشنگه عاشق بودن و مثل شمع سوختن

همه چی با یک نگاه شروع میشه

این نگاه مثل نگاهای دیگه نست ، یه چیزی داره که اونای دیگه ندارن ...

محو زیبایی نگاهش میشی ، تا ابد تصویر نگاهش رو توی قلبت حبس می کنی ، نه اصلا می زاریش توی یه صندوق ، درش رو هم قفل می کنی تا کسی بهش دست نزنه.

حتی وقتی با عشقت روی یه سکو می شینی و واسه ساعتهای متمادی باهاش حرفی نمی زنی ، وقتی ازش دور میشی احساس می کنی قشنگترین گفتگوی عمرت رو با کسی داری از دست میدی.

می بینی کار دل رو؟

شب می آی که بخوابی مگه فکرش می زاره؟! خلاصه بعد یه جنگ و

جدال طولانی با خودت چشات رو رو هم می زاری ولی همش از خواب میپری ...

از چیزی میترسی ...

صبح که از خواب بیدار میشی نه می تونی چیزی بخوری نه می تونی کاری انجام بدی ، فقط و فقط اونه که توی فکر و ذهنت قدم می زنه

به خودت می گی ای بابا از درس و زندگی افتادم ! آخه من چمه ؟

راه می افتی تو کوچه و خیابون هر جا که میری هرچی که می بینی فقط اونه ، گویا که همه چی از بین رفته و فقط اون مونده

طوری بهش عادت می کنی که اگه فقط یه روز نبینیش دنیا به آخر میرسه

وقتی با اونی مثل اینکه تو آسمونا سیر می کنی وقتی بهت نگاه می کنه گویا همه دنیا رو بهت میدن

گرچه عشق نه حرفی می زنه و نه نگاهی می کنه !

آخه خاصیت عشق همینه آدم رو عاشق می کنه و بعد ولش می کنه به امون خدا

وقتی باهاته همش سرش پائینه

تو دلت می گی تورو خدا فقط یه بار نیگام کن آخه دلم واسه اون چشای قشنگت یه ذره شده

دیگه از آن خودت نیستی

بدجوری بهش عادت کردی ! مگه نه ؟ یه روزی بهت میگه که می خواد ببینتت

سراز پا نمی شناسی حتی نمیدونی چی کار کنی ...

فقط دلت شور میزنه آخه شب قبل خواب اونو دیدی...

خواب دیدی که همش از دستت فرار میکنه ...

هیچوقت براش گل رز قرمز نگرفتی ...چون بهت گفته بود همش دروغه تو هم نخواستی فکر کنه تو دروغ میگی آخه از دروغ متنفره ...

وقتی اون رو می بینی با لبخند بهش میگی خیلی خوشحالی که امروز میبینیش ...

ولی اون ...

سرش رو بلند می کنه و تو چشات زل میزنه و بهت میگه

اومدم بهت بگم ، بهتره فراموشم کنی !

دنیا رو سرت خراب میشه

همه چی رو ازت می گیرن همه خوشبختیهای دنیا رو

بهش می گی من … من … من

از جاش بلند میشه و خیلی آروم دستت رو میبوسه میذاره رو قلبش و بهت میگه خیلی دوستت دارم وبرای همیشه ترکت می کنه

دیگه قلبت نمی تپه دیگه خون تو رگات جاری نمیشه

یه هویی صدای شکستن چیزی می آد

دلت می شکنه و تکه های شکستش روی زمین میریزه

دلت میخواد گریه کنی ولی یادت می افته بهش قول داده بودی که هیچوقت به خاطر اون گریه نمیکنی چون میگفت اگه یه قطره اشک از چشمای تو بیاد من خودم رو نمیبخشم ...

دلت میخواد بهش بگی چقدر بی رحمی که گریه رو ازم گرفتی ولی اصلا هیچ صدایی از گلوت در نمیاد

بهت میگه فهمیدی چی گفتم ؟با سر بهش میگی آره!...

وقتی ازش میپرسی چرا؟؟؟میگه چون دوستت دارم!

انگشتری رو که تو دستته در میاری آخه خیلی اونو دوست داره بهش میگی مال تو ...

ازت میگیره ولی دوباره تو انگشتت میکنه ...میگه فقط تو دست تو قشنگه...

بعد دستت رو محکم فشار میده و تو چشمات نگاه میکنه و...

بعد اون روز دیگه دلت نمیخواد چشمات رو باز نمی کنی

آخه اگه بازشون کنی باید دنیای بدون اون رو ببینی

تو دنیای بدون اون رو می خوای چی کار ؟

و برای همیشه یه دل شکسته باقی می مونی

دل شکسته ای که تنها چاره دردش تویی...

نظرات 6 + ارسال نظر
علی پنج‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1383 ساعت 11:03 ب.ظ

من هیچ وقت عاشق نمی شم

لیلا سه‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1383 ساعت 02:12 ب.ظ

سلام
چند تا از نوشته هایتان را خواندم. نمی دونم چرا نوشته های شما پایان دردناکی دارد و در پایان خواندن انسان احساس می کند که باید گریه کند. کمی امیدوار باشید.امیدوارم حال پدرتان به زودی خوب شود و شما هم با امید به آینده زندگی کنید و بنویسید.

امین دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1383 ساعت 12:41 ق.ظ

سلام.
من فکر می کنم هر کی که عاشق هستش و هنوز هم به عشقش نرسیده با خوندن این مطالب تحت تاثیر قرار می گیره.
من خودم وقتی اینا رو می خونم دلم می خواد گریه کنم ولی اشکام نمیاد و همین باعث میشه که غم دوری از عشقم چند برابر بشه.
بهت تبریک می گم که تونستی این سایت رو درست بکنی.
امیدوارم موفق باشی و اگه عاشقی به عشقت برسی.

نازی نازگلک دوشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 06:55 ب.ظ http://Nazgolak16.persianblog.com

salam..bebakhshida...in harfaro to nayan dige baba,,,mage nemigi dari be eshghet miresi...mage nemigi unam asheghte...mage nemigi hazer nist toro ba kasi hata 1 lahze ghesmat kone..mage nemigi..mimirin baraye ham..mage nemigi bad az modatha jodaee bazam male ham shodin....pas bedun agar un mikhast bere...dige bad az un modate jodaee sakht barnemigasht...motmanen bash un didge bedune to nemitooneo bargashte ta bede DOOSET DARE...pas to az in dastana nago...delet shado labet khandoon..Nazi

کتکله چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:52 ب.ظ http://katakalle.com

سلام من یه وبلاگ طنز می نویسم ! بهم یه سر بزنین

عماد جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:01 ب.ظ

وقتی نوشتتو خوندم یاد اون شبی افتادم که عشقم دقیقا بهم گفت : فراموشم کن -چرا؟ -چون دوست دارم نمی خوام زندگیت خراب بشه و من لیاقت این همه مردونگی را ندارم.
بعدم فهمیدم هفته بعد عقدشه ! اخه همکارم بود میفهمیدم از کاراش هالام جلوم راه میره و تلفنی با شوهرش حرف میزنه!
می بینی دنیارو می بینی چطوری منو کله کرد !
لعنت به عشقای امروزی
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد