-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 9 فروردینماه سال 1384 16:46
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام آنکه عشق را افرید تا ما عاشق شویم love مخفف کلمات .::lake of sorrow::. .:: Ocean of tears ::. .:: Valley of death ::. .:: End of life ::. ترجمه...
-
آغاز سال جدید و خداحافظی با دفتر خاطرات من
یکشنبه 30 اسفندماه سال 1383 11:45
دوستان عزیز عید نوروز را به شما و خانواده محترمتان تبریک عرض میکنم . انشالله سال خوب و پر برکتی را داشته باشید. در پناه خدای بزرگ بهار آمد بهار آمد ، بوی تازگی ، رنگ عاشقی ، بوی شکوفه ها آمد! ابرهای سیاه از آسمان وداع گفتند و آسمان رنگ زیبای آبی را به خود گرفت! آسمان پرده سیاه خود را از وجود خود کنار کشید و چهره واقعی...
-
تصویر عشق
شنبه 22 اسفندماه سال 1383 19:24
تصویر عشق با ورود تو به قلب شکسته من و التیمام درد بی درمان من زندگی برایم رنگ دیگری شد تو همان دوای درد بی درمان بودی ، تو همان فرشته نجات من بودی زمانی که من داشتم در دره نا امیدی سقوط میکردم تو آمدی و مانند فرشته مرا نجات دادی به زندگی ام امید بخشیدی و مرا امیدوار به زندگی ام کردی امید به پروازی دوباره در دشت عشق ،...
-
از هر چه که نوشتم باقی نماند به جز
جمعه 21 اسفندماه سال 1383 00:42
از هر چه که نوشتم باقی نماند به جز از بهار نوشتم ، بهارم تبدیل به خزان شد… از باران نوشتم ، دیگر باران نبارید و همه جا خشک و بی آب شد … از ستاره ها نوشتم ، دیگر ستاره ای در آسمان زندگی ام ندیدم و آسمان تیره و تار شد! از خورشید نوشتم ، خورشید همیشه در پشت ابرها بود و یا وقتی هم از پشت ابرها بیرون می آمد غروب می کرد… از...
-
تا قیامت
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:55
تا قیامت من میگم بهم نگاه کن تو میگی که جون فدا کن من میگم چشمات قشنگه تو میگی دنیا دو رنگه من میگم دلم اسیره تو میگی که خیلی دیره من میگم چشمات و واکن تو میگی من و رها کن من میگم قلبم رو نشکن تو میگی من می شکنم من ؟ من میگم دلم رو بردی تو میگی به من سپردی ؟ من میگم دلم شکسته است تو میگی خوب میشه خسته است من میگم بمون...
-
گفت و گو
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:52
گفت و گو من میگم بهم نگاه کن تو میگی که جون فدا کن من میگم چشات قشنگه تو میگی دنیا دو رنگه من میگم چه قدر تو ماهی تو میگی اول راهی من میگم بمون همیشه تو میگی ببین نمیشه من می گم خیلی غریبم تو میگی نده فریبم من میگم خوابت رو دیدم تو میگی دیگه بریدم من می گم هدف وصاله تو ولی میگی محاله من میگم یه عمره سوختم تو میگی قلبم...
-
مثل هیچ کس
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:51
مثل هیچ کس مث اون موج صبوری که وفاداره به دریا تو مهی مثل حقیقت مهربونی مث رویا چه قدر تازه و پاکی مث یاسای تو باغچه مث اون دیوان حافظ که نشسته لب طاقچه تو مث اون گل سرخی که گذاشتم لای دفتر مث اون حرفی که ناگفته می مونه دم آخر تو مث بارون عشقی روی تنهایی شاعر تو همون آبی که رسمه بریزن پشت مسافر مث برق دو تا چشمی توی...
-
به خاطر من
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:46
به خاطر من آخر یه روز دق میکنم فقط به خاطر تو دنیا رو عاشق میکنم فقط به خاطر تو شب به بیابون می زنم فقط به خاطر تو رو دست مجنون می زنم فقط به خاطر تو تو نمی خوای بیای پیشم فقط به خاطر من من ولی سرزنش می شم فقط به خاطر تو عشق تو پنهون میکنی فقط به خاطر من من دلم و خون می کنم فقط به خاطر تو از دور تماشا میکنی فقط به...
-
به خاطر تو
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:40
به خاطر تو آخر یه روز دق می کنم فقط به خاطر تو دنیا رو عاشق میکنم فقط به خاطر تو شب به بیابون می زنم فقط به خاطر تو رو دست مجنون می زنم فقط به خاطر تو عشقت رو پنهون می کنی فقط به خاطر من من دلم رو خون میکنم فقط به خاطر تو تو گفتی عاشقی بسه دنیا برام یه قفسه گفتی که عشق یه عادته دلم پر از شکایته گفتی می خوای بری سفر...
-
خلوت یک شاعر
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:39
خلوت یک شاعر کاش در دهکده عشق فراوانی بود توی بازار صداقت کمی ارزانی یود کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود کاش به حرمت دلهای مسافر هر شب روی شفاف تزین خاطره مهمانی بود کاش دریا کمی از درد خودش کم می کرد قرض می داد به ما هرچه پریشانی بود کاش به تشنگی پونه که پاسخ دادیم رنگ رفتار من و لحن...
-
این روزا
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:37
این روزا این روزا عادت همه رفتن ودل شکستنه درد تموم عاشقا پای کسی نشستنه این روزا مشق بچه ها یه صفحه آشفتگیه گردای رو آینه ها فقط غم زندگیه این روزا درد عاشقا فقط غم ندیدنه مشکل بی ستاره ها یه کم ستاره چیدنه این روزا کار گلدونا از شبنمی تر شدنه آرزوی شقایقا یه شب کبوتر شدنه این روا آسمونمون پر از شکسته بالیه جای نگاه...
-
نامه بی جواب
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:35
نامه بی جواب سلام بهونه قشنگ من برای زندگی آره باز منم همون دیوونه ی همیشگی فدای مهربونیات چه مکنی با سرنوشت دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت حال من رو اگه بخوای رنگ گلای قالیه جای نگاهت بد جوری تو صحن چشمام خالیه ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه از غصه هام هر چی بگم جون خودت بازم کمه دیشب دلم گرفته بود...
-
زیر درخت آرزو
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:32
زیر درخت آرزو می خوام یه قصری بسازم پنجره هاش آبی باشه من باشم و تو باشی یک شب مهتابی باشه می خوام یه کاری بکنم شاید بگی دوسم داری می خوام یه حرفی بزنم که دیگه تنهام نذاری می خوام برات از آسمون یاسای خوشبو بچینم می خوام شبا عکس تو رو تو خواب گل ها ببینم می خوام که جادوت بکنم همیشه پیشم بمونی از تو کتاب زندگیم یه حرف...
-
هوای رفتن
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:31
هوای رفتن می خوام یه قصری بسازم پنجره هاش آبی باشه من باشم و تو باشی و یه شب مهتابی باشه امشب می خوام از آسمون یاسهای خوشبو بچینم امشب می خوام عکس تو رو تو خواب گل ها ببینم کاشکی بدونی چشمات رو به صد تا دنیا نمی دم یه موج گیسوی تو رو به صد تا دریا نمی دم کاش تو هوای عاشقی همیشه پیشم بمونی از تو کتاب زندگی حرفای رنگی...
-
خیال
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:29
خیال دیشب دوباره دیدمت اما خیال بود تو در کنار من بشینی محال بود هر چه نگاه عاشق من بی نصیب بود چشمان مهربان تو پاک و زلال بود پاییز بود و کوچه ای و تک مسافری با تو چه قدر کوچه ما بی مثال بود نشنید لحن عاشق من را نگاه تو پرواز چشم های تو محتاج بال بود سیب درخت بی ثمر آرزوی من یک عمر مانده بود ولی کال کال بود گفتم کمی...
-
محبت
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:29
محبت نام تو رو آورده ام دارم عبادت میکنم گرد نگاهت گشته ام دارم زیارت میکنم دستت به دست دیگری از این گذشته کار من اما نمی دانم چرا دارم حسادت میکنم گفتی دلم را بعد از این دست کس دیگر دهم شاید تو با خودئ گفته ای دارم اطاعت میکنم رفتم کنار پنجره دیدم تو را با بگذریم چیزی ندیدم این چنین دارم رعایت میکنم من عاشق چشم تو ام...
-
فاصله
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:27
فاصله گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن گفتی که نه باید بروم حوصله ای نیست پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت جز عشق تو در خاطر من مشغلهای نیست فتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت بگذار...
-
اگه تو از پیشم بری
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:26
اگه تو از پیشم بری اگه تو از پیشم بری سر به بیابون می ذارم هر چی گل شقایقه رو خاک مجنون می ذارم اگه تو از پیشم بری من خودم و گم می کنم به عمر تو رو شرمنده حرفای مردم می کنم اگه تو از پیشم بری دل رو به دریا می زنم غرور خورشید و با برف آرزوها می شکنم اگه تو از پیشم بری کار من آوارگیه خلاصه شو واست بگم که آخر زندگیه اگه...
-
می دونم
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:24
می دونم زندگی پر از سواله می دونم رسیدن به تو خیاله می دونم تو میگی یه روزی مال من میشی اما موندت محاله می دونم تو میگی شبا دعامون می کنی چشمه چات زلاله می دونم توی آسمون سرنوشت ما ماه کاملمهلاله می دونم تو میگی پرنده شیم بریم هوا غصه ما دو تا باله می دونم چشم من پر از غم نبودنت دل تو پر از ملاله می دونم طاقتم دیگه...
-
حدس
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:22
حدس و حدس می زنم شبی مرا جواب میکنی و قصر کوچک دل مرا خراب میکنی سر قرار عاشقی همیشه دیر کرده ای ولی برای رفتنت عجب شتاب میکنی من از کنار پنجره تو را نگاه میکنم و تو به نامدیگری مرا خطاب می کنی چه ساده در ازای یک نگاه پاک و ماندنی هزار مرتبه مرا ز خجلت آب میکنی به خاطر تو من همیشه با همه غریبه ام تو کمتر از غریبه ای...
-
یک فکر دیگر
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:21
یک فکر دیگر امشب تمام خویش را از غصه پرپر میکنم گلدان زرد یاد را با تو معطر میکنم تو رفته ای و رفتنت یک اتفاق ساده نیست ناچار این پرواز را این بار باور میکنم یک عهد بستم با خودم وقتی بیایی پیش من یه احترام رجعتت من ناز کمتر می کنم یک شب اگر گفتی برو دیگر ز دستت خسته ام آن شب برای خلوتت یک فکر دیگر میکنم صحن نگاهت را...
-
رفع زحمت
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1383 11:19
رفع زحمت حافظ کنار عکس تو من باز نیت میکنم انگار حافظ با من و من با تو صحبت میکنم وقت قرار ما گذشت و تو نمی دانم چرا دارم به این بد قولیت دیریست عادت میکنم چه ارتباط ساده ای بین من و تقدیر هست تقدیر و ویران میکند من هم مرمت می کنم در اشتباهی نازنین تو فکر کردی این چنین من دارم از چشمان زیبایت شکایت می کنم نه مهربان من...
-
غوغایی فراتر از عشق
چهارشنبه 19 اسفندماه سال 1383 13:29
غوغایی فراتر از عشق آهای ، ای مردمان ، ای عاشقان ، ای راهیان ، ای صادقان ، ای عارفان… آهای من درد و دل دارم ، درد و دلی که خالی کردن آن برابر با شکسته شدن بغض دیرینه ام… آهای ای ستاره گان ، ای کهکشانها ، ای آسمان ، ای باران، ای ابرهای سیاه سرگردان ، خورشید درخشان… لحظه ای به من نظری اندازید ، می خواهم با همه شما درد و...
-
۲۰
چهارشنبه 19 اسفندماه سال 1383 11:48
-
۱۹
چهارشنبه 19 اسفندماه سال 1383 11:46
-
۱۸
چهارشنبه 19 اسفندماه سال 1383 11:44
-
۱۷
چهارشنبه 19 اسفندماه سال 1383 11:44
-
۱۶
چهارشنبه 19 اسفندماه سال 1383 11:43
-
۱۵
چهارشنبه 19 اسفندماه سال 1383 11:42
-
۱۴
چهارشنبه 19 اسفندماه سال 1383 11:41