درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام آنکه عشق را افرید تا ما عاشق شویم
love مخفف کلمات

.::lake of sorrow::.
 .::Ocean of tears::.
.::Valley of death::.
.::End of life::.
ترجمه
دریاچه غم
اقیانوس اشک
دره مرگ
پایان زندگی
زندگی چیست ؟
خون دل خوردن...!!
اولش رنج و...!!
آخرش مردن...!!!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این
دفتر عشق تقدیم به تو

عزیزم در این راه عاشقی و در این جاده پر فراز و نشیب عاشقی مان تا نیمه های راه

همسفرم مانده ای پس بیا و این راه را با نفسی تازه تر و ابراز عاشقی بیشتر ادامه

بده تا با هم با موفقیت از این جاده سخت بگذریم ....

عزیزم بدون تو زندگی برای من هیچ مفهومی ندارد ،

و عاشقی برایم گنگ و پوچ هست!

عزیزم با من بمان ، بمان و عاشق تر از همیشه بمان !

مرا فراموش نکن ای بهاری که قلب سوخته مرا دوباره جان دادی ،

فراموشم نکن ای بارانی که  بر روی من باریدی و
 
به منی که همان کویر تشنه و بی جان  بودم، دوباره جان دادی!

عزیزم دوستت دارم  

آنقدر دوستت دارم که به هیچ چیز به جز تو در زندگی فکر نمیکنم.....

زندگی را تنها یک خواب میبینم ولی تو را  مثل یک حقیقت شیرین میبینم!

عاشقی را در ذهنم تنها یک حادثه تلخ میدانم ولی تو را یک خوشبختی و یک نفسی

دوباره میدانم.!
عشق را هیچگاه نپذیرفته ام

، اما با بودن تو نه تنها عشق را میپذیرم بلکه خودم را

مجنون تر از مجنون قصه ها میدانم!

عزیزم میدانم که در انتظار دیدن دوباره من می باشی و این لحظه ها برایت خیلی زیبا

و این روزها برایت خیلی شیرین هست  پس بدان که این لحظه های قبل از دیدار تو

برایم زیباتر  از لحظه گل شدن شاخه ای خشک می باشد!

تو برایم از همه زیبایی های دنیا زیباتری و از همه مردمان دنیا عزیزتری!

تو برایم یک قبله گاه امیدی ، میپرستم تو را تا تمام امیدها و خوشبختی هایم  زنده

شوند! تو را می پرستم همچو خدای خویش ، میپرستم تو را تا زمانی که جان دارم و

زنده ام ! اگر روزی فرا رسد که دیگر عشقی در وجودم نباشد
 
آن زمان بدان که من یک کافر می باشم !

عزیزم برایت می نویسم از عشق ، مینویسم تا مثل یک خاطره در ذهنت بماند !

همه احساساتی که تو میخوانی از این دل شکسته من است ، پس بخوان چون همه

اینها حرف دل عاشق من است ، بخوان که نویسنده آن ،

این قلب پر از امید من هست!

همه دلخوشی من تویی ، همه دلخوشی من آن دستهای گرم تو هست ،همه

دلخوشی من آن قلب مهربانت تو هست و همه دلخوشی من آن صدای زیبای تو

هست!
اگر مرا از یاد ببری ،اگر آن دستهایت را از من دریغ کنی ،

اگر آن قلب مهربانت را از من بگیری  و اگر روزی فرا رسد

که دیگر صدایی از تو نشنوم آن زمان بدان که دیگر من در

این دنیا وجود نخواهم داشت ! بدان که آرزوهایم همه بر باد رفته اند، بدان که زندگی

برایم بی مفهوم شده است و بدان که از خستگی
 
و از نا امیدی به آن دنیا سفر کرده ام!

این دفتر عشق ، با تمام متنهایش وتمام احساست پاک و عاشقانه آن برای تو هست

و آن را مدتی است که به تو تقدیم کرده ام  ، و تا زمانی که عشق من باشی و زندگی

من باشی آن را با احساسی پر از عشق باز نگه خواهم داشت!