درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

خیلی دلم گرفته....

وای از دست این تنهایی، وای از دست این دل بهانه گیر
وای از دست این لحظه های نفسگیر ،ای خدا بیا و دستهای سردم را بگیر
خسته ام ، باز هم دلم گرفته و دل شکسته ام
در حسرت لحظه ای آرامشم
همچنان اشک از چشمانم میریزد و در انتظار طلوعی دوباره ام
همه چیز برایم مثل هم است ، طلوع برایم همرنگ غروب است
گونه هایم پر از اشک شده و عین خیالم نیست ، عادت کرده ام دیگر....
عادت کرده ام از همنیشینی با غمها ، کسی دلسوز من نیست
قلبم رنگ تنهایی به خودش گرفته
دیگر کسی به سراغ من نمی آید
تمام فضای قلبم را تنهایی پر کرده
دیگر در قلبم جای کسی نیست
هر چه اشک میریزم خالی نمیشوم
هر چه خودم را به این در و آن در میزنم آرام نمیشوم
کسی نیست تا شادم کند ، کسی نیست تا مرا از این زندان غم رها کند
دلم گرفته ....
خیلی دلم گرفته....
انگار عمریست آسمان ابریست و باران نمیبارد...
انگار این بغض لعنتی نمیخواهد بشکند...
وای از دست چشمهایم ، وای از دست اشکهایم...
آرزو به دل مانده ام ، کسی در پی من نیست و خیلی وقت است تنها مانده ام
نمیگویم از تنهایی خویش تا کسی دلش به حالم بسوزد
نمیگویم از غمهای خویش تا کسی دلش به درد آید
من که میدانم کسی نمینشیند به پای درد دلهایم
اینک دارم با خودم درد دل میکنم...
دلم گرفته ، رنگ و رویی ندارد برایم این لحظه ها ،
حس خوبی ندارم به این ثانیه ها
میدانم کسی نمیخواند غمهایم را ، میدانم کسی نمیشنود حرفهایم را
حتی اگر فریاد هم بزنم کسی نگاه نمیکند دیوانه ای مثل من را....
میدانم کسی در فکر من نیست ، تنها هستم و کسی یار و همدمم نیست
میمانم با همین تنهایی و تنها میمیرم، تا ابد همین دستهای غم را میگیرم

نظرات 1 + ارسال نظر
ღ♥ღ لیندا ♥ یاسین ღ♥ღ چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:39 ب.ظ http://lindayasin.blogfa

سلام.خوبید شما؟
وبلاگ قشنگی دارید.انقدر قشنگ که من لینک کردم.با اجازه
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد