چشمهایم را بسته ام ، تا تو را ببینم
ببینم که در کنارمی ، سرم بر روی شانه هایت است و تو فقط مال منی
حس کنم گرمای وجودت را ، فراموش کنم همه غم های دنیا را ...
چشمهایم را بسته ام ، تا تو را در آغوش بگیرم
تا همانجا در کنارت ، برایت بمیرم...
شاید تنها در خیالم با تو باشم و همیشه عاشق این خیالات باشم...
خیالی که لحظه به لحظه با من است
همیشه و همه جا در کنار من است
حسرت شده برایم این خیالات عاشقانه
از خیال تو حتی یک لحظه هم خواب به چشمانم نیامده....
همیشه فکرم پیش تو است
تو که میدانی دلم بدجور گرفتار تو است
پس کجایی که آرامم کنی؟
خواهشی از قلب بی وفای تو دارم
هوای قلب تنهای مرا هم داشته باش....
بس که به خیال تو چشمهایم را بستم و به رویاها رفتم
دنیا را فراموش کرده ام ،دنیای من تو شده ای و رویاهایت
حسرت شده برای یک بار هم، شنیدن صدای نفسهایت....
دلم در این هوای آلوده دلتنگی پر از غبار شده
مدتی گذشته و هنوز این گرد و غبارها پاک نشده
هر کسی می آید پیش خود میگوید شاید این دل حراج شده
اما کسی نمیداند که دلم یک عاشق سر به هوا شده...
دلی که عاشق است و عشقش در کنارش نیست
دلی که لحظه به لحظه به خیال آمدن عشقش
دیگر محکوم به انتظار نیست ....
چشمهایم را بسته ام
تو نیامدی و من عاشقی دلشکسته ام...
اسمت خیلی زیباست
salam dadash khobi nemidonam bache kojayi chand salete mikham bahat ashna sham man bacheye ardebilam 21 kheyli delam gerefte alani ke in payamo minivisam saat 7 sobe shabo nakhabidam chon khabam nabord khoshhal misham baham sohbat konim in idim reza_tavahoom montazeram
سلام
وبلاگ زیبایی داری
به من هم سری بزن
تا باهم تبادل لینک کنبم
اسم لینک من عاشق تنها
بعد از لینک کردن خبرم کن