درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

دلم بد جوری تنگ

بازم دلم گرفته..بازم اشک تو چشام اومد و عزم رفتن نکرد و بازم مهمون چشام شد...توان نوشتن ندارم این شعر رو درد عشق منه میدونم زیاده ولی درد من هم کم نیست.خدایا بازم میگم...شکـــــــرت
اونی که گفتم نرو گفت نمیشه

دیروز دیگه رفت واسه همیشه

وقتی می خواست بره من و صدا کرد

وایستاد و توی چشمام و نگاه کرد

گفت می دونی خودت واسم عزیزی

این اشکارم بهتره که نریزی

باید برم سفر واسم بهتره

ولی کسی که مونده عاشقتره

تقدیر ما از اولم همین بود

یکی تو آسمون، یکی زمین بود

هر جا برم همیشه ایرونی ام

غرق یه جور حس پریشونیم

تو تقدیر ما هرچی حیرونیه

مال خطوط روی پیشونیه

می خوام برم که تا ابد بمونم

سخته برای هردومون می دونم

گریه نکن گریه هات و نگه دار

لازم میشه گریه برای دیدار

نذار پر گریه بشه خاطره

هر کی که اشک نریزه عاشقتره

اون کسی که می خواد بشه ستاره

هیچ چاره ای به جز سفر نداره

بزار برم یه مدتی بمونم

شاید که قدر ایران و بدونم

اصلا شاید اونجا دوام نیارم

یا نا تمام بمونه اونجا کارم

دعا نکن اونجا بهم نسازه

آدم که حرفش دو تا شه می بازه

رفتن من شاید یه امتحانه

واسه شناسایی این زمانه

خودم می رم عکسان ولی تو قابه

می شنوه حرف و ولی بی جوابه

بارون که بارید برو زیر بارون

به یاد صحبتهای اون روزامون

تو چمدونم پر عطر یاسه

چشمام با چشمای تو در تماسه

فکر نکنی دوری واونجا نیستی

قلب من اینجاس تو که تنها نیستی

رفتن من بازیه سر نوشته

همونی که رو پیشونیم نوشته

غصه نخور زندگی رنگارنگه

یه وقتایی دور شدنم قشنگه

دیگه سفارش نکنم عزیزم

نذار منم اینجوری اشک بریزم

شاید یه روز به همدیگه رسیدیم

همدیگه رو شاید یه جایی دیدیم

شاید یه روزی دیدی که توی جاده

یه آشنا منتظرت وایستاده

مراقب گلدون اطلسی باش

یه وقتایی منتظر کسی باش

کسی که چشماش یه کمی روشنه

شاید یه قدری هم شبیه منه

کسی که چون می خواد بشه ستاره

هیچ چاره ای به جز سفر نداره

داغ دلت هر وقت که می شه تازه

بهش بگو با روزگار بسازه

دیگه باید برم که خیلی دیره

فقط نذار خاطرمون بمیره

اون رفت و از دور دستاشو تکون داد

خوبیاشو یه بار دیگه نشون داد

همه می گن فقط یه روز رفته

انگار ولی گذشته صد تا هفته

ای کاش نمی رفت و سفر نمی کرد

یا لا اقل من و خبر نمی کرد

اما نه خوب شد که من و خبر کرد

اشکام و دید و بعد اون سفر کرد

از وقتی رفت، دستام به آسمونه

شاید پشیمون بشه و نمونه

خودش می گفت چون که بشه ستاره

هیچ چاره ای به جز سفر نداره

انقدر می شینم که بشه ستاره

بیاد به کشور خودش دوباره

فهمیدم امروز سفرم یه درده

من چه کنم اگر که بر نگرده

پشت سرش آب می ریزم یه دریا

شاید پشیمون شه نمونه اونجا

الهی که بدون هیچ فرودی

بشه ستاره و بیاد به زودی

الهی که تموم چشم به راها

بیاد سفر کردشون از تو راها

الهی هیچ جا سفری نباشه

هی چشمی منتظر به در نباشه

نظرات 18 + ارسال نظر
قائم پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:29 ب.ظ http://fire-boy.blogfa.com

سلام دل منم بد جور گرفتس

MILAD پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:45 ب.ظ http://AMO-MILAD.BLOGFA.COM

تیمسار داش حجت پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:50 ب.ظ http://bar-bad-rafte.blogfa.com

وبلاگ زیبایی داری

وحید جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:41 ق.ظ http://www.ablagh.persianblog.com

سلام ... تبریک میگم عید غدیر رو ...
راجع به دل تنگ هم این عرف شده این روزا ...

امین جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:53 ق.ظ http://rockboys.net

باز خوشبحالت که یکی رو داری که دوست داره.کاش منم ..................

کورش جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:29 ق.ظ http://vafadaredelshekaste.tk

سلام...ممنون که سر زدی..یه بار دیگه بیا و داستان عشق من رو هم بخون!
اگه دوست داشتی ای دی منو آدد کن که اپ میکنم با خبر شی

بهروز جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 02:50 ق.ظ http://Www.l3ehrooz.Tk

سلام....نبینم ناراحت باشی داداشی....همیشه همینجوری بوده وهست... یادته روز اول که تو بلاگت کامنت گذاشتم چی گفتم؟‌گفتم از عشق بدم میاد چون خیلی با من بد کرد...همیشه همینجوری بوده....توام ناراحت نباش داداشی زندگی فقط این چیزا نیست

فدای تو (‌ همیشه سر میزنم اگه کامنت نمیزارم بعضی وقتا ببخشید سرم شلوغه چندوقته)

محمد جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 03:00 ق.ظ http://delmashgholi.persianblog.com

کاش دستانم آنقدر بزرگ بود که / می توانست چشمان گذشته را بگیرد / یا تو را بلند کند / و جایی ببرد که آسمانش برای لبخند تو ببارد / یا... نمی دانم ، آنقدر کوچک بود تا بی هیچ ، خجالتی/ اشک هایت را پاک می کرد / بی آنکه ردی بگذارد / کاش ....کاش ، دست هایم اینقدر خالی نبود.

نیما جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:18 ق.ظ

امیر سلام. این شعر خیلی رو من تاثیر گذاشت. خیلی شعر زیبا و عبرت آمیزی بود. ما همه باید به ایران و ایرانی بودن افتخار کنیم. یه چیزه دیگه ای که این ترانه میخواست بگه اینه که قدر همدیگر رو بدونیم. درود بر تو. خدا نگهدار. بازم از این شعرهای جالب بنویس. خدا به همراهت!

محمد جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:35 ق.ظ http://www.msmusicband.com

امیر خوشم اومد پسر با احساس و عاشقی هستی موفق باشی...

اکبر جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:12 ب.ظ http://akdi.blogsky.com

سلام امیر جان
شعر زیبایی بود اما کاش کوتاه ترش میکردی اما راستش رو بخوای خیلی لذت بردم .

ابلیس جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 06:58 ب.ظ http://www.eblise-asheg.tk

سلام ممنون که به وبم سر زدی واقعا وب زیبایی داری امیدوارم همیشه موفق باشی بازم سر بزن

میلاد شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:41 ق.ظ http://amo-milad.blogfa.com

خیلی دمت گرم
ما دوست داریم

یهدا شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:55 ق.ظ http://yahda.tk

دلم گرفته آسمون...نمیتونم گریه کنم......شکنجه میشم از خودم...نمیتونم شکوه کنم.....

توتیا شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:28 ق.ظ

***مهاجر دیار عشق*** شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:53 ب.ظ http://mania20.persianblog.com

سلام امیر جون...ممنونم بابت محبتت...واقعا وبلاگت زیبا و پر محتواست....برات آرزوی موفقیت دارم....فقط یه خواهشی دارم که بعدا باهات درمیون می زارم....شاد باشی...بازم پیشم بیا...قربانت:الهام.

توتیا شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:38 ب.ظ

وبلاگت پر از احساسات پاک و عاشقانه است. شعر لطیفی بود.عشق حقیقی با این دلتنگی هاست که پایدارتر میشود

[ بدون نام ] یکشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:21 ق.ظ http://www.nazgol.blogsky.com

agar kasi ro peyda kardi ke delesh vaghean nagerefteh bood o az tah e del khoshhal az in roozegar bood be man moarefish kon...........nazgol

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد