درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

ای دریا عاشقت هستم اما

ای دریا عاشقت هستم اما


عاشقت هستم اما افسوس که بین ما فاصله ای است.

فاصله ای که عشق من و تو را زیر سوال می برد.

فاصله ای که در اعماق آن ، دلتنگی و اشک دوری دیده می شود.

عاشقت هستم اما فاصله بین من و تو این رنگ عشق را کم رنگ کرده و اسیر خودش
 
کرده است. من همان آسمانم که عاشق تو هستم ای دریا.

من همان آسمانی هستم که گاه ابری هستم گاه آفتابی ، گاه آبی هستم گاه مهتابی .

تو همان دریایی ، که گاه آبی هستی ، گاه سرخ.

غروب که میرسد رنگ سرخی ، طلوع که فرا رسد رنگ دلنشین آبی ات

به چشم می خورد
ما هر دویمان گاهی مواقع همرنگ هم هستیم.

افسوس که بین ما فاصله ای است .فاصله ای که هیچ گاه محو نمی شود
 
و همیشه این فاصله بین ما وجود دارد، فاصله آسمان و دریا.

آسمان هیچگاه به دریا نمی رسد، و آسمان همیشه گریان است.

باران می بارد چون آسمان می گرید از دلتنگی میگرید، از دوری و
 
فاصله ای که بین دریا و او می باشد میگرید

آسمان عاشق دریاست اما فاصله بین آنها باعث شده است عشقی بین آنها نباشد!

دریا هم از دوری آسمان نا آرام است. طوفان به پامی کند.

موجهای نا آرامی بر پا میکند. آسمان می نالد ، صدای رعدش دریا را به نا آرامی

وامیدارد .برقش چشمهای آبی دریا را سیاه می کند.

آسمان به دریا هدیه ای می دهد و هدیه آسمان به دریا خورشید است،

خورشیدی که در زمان غروب به دریا نزدیک می شود.

چه زیباست ابراز عاشقی آسمان به دریا! دریا نیز با گرمای نفسش آسمان را به اشک

ریختن وادار می کند.آسمان می نالد و اشک می ریزد، دریا هم همچنان نا آرام است.

دیدم آسمان آبی به دریای آبی رسید و دنیا نا آرام شد اما در رویاها دیدم در خواب!

ای دریا من که همان آسمانم با اینکه یک رنگ نیستم اما عاشقت هستم

ای دریا من عاشقت هستم اما…فاصله ای که بین من و تو است هیچگاه ما را به هم

نمی رساند و این فاصله خیلی زیاد است .

نظرات 2 + ارسال نظر
نازی نازگلک پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 04:49 ب.ظ http://Nazgolak16.persianblog.com

فاصله ها هم روزی تموم میشن....عشق دوباره بر میگرده...تو خودت دریایی...مثل دریا بزرگی..عمیقی..آرامی...تو مثل دریا خوبی هارا شناور و قابل دیدن میکنی...و بدی هارا غرق..تو مثل دریای که من را اسیر خود کرده است...تو خود دریایی...تو همانی که من میخواهم...تو خود دریایی...
تقدیم به تو بهترینم..تویی که وقتی حرفات رو میخونم ...حس شعرم میاد و میگم...فقط هم برای تو میگم....
دلت شاد و لبت خندون...نازی

پاییز یکشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:31 ق.ظ

سلام خیلی زیبا می نویسین و دلیل یک رنگ نبودن آدمها برای من رنگ جدید گرفت . آسمان اگه از دریا دوری اما عاشقی و...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد