درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

درد عشق امیر یوسف

غوغای عشق در دفتر عشق امیر یوسف

باران

باران

ای باران ببار که دلم هوای یارم را کرده است

ای باران قطره هایت مرا به یاد اشکهای یارم می اندازد

ای باران هوایت مرا یاد هوای دیدن عشقم می اندازد

ای باران صدایت مرا به یاد صدای درد و دلهای یارم می اندازد

ای باران حضورت مرا به یاد حضور یارم در آغوشم می اندازد

ای باران نوای دلنشین تو مرا به یاد حرفهای زیبا و درد و دلهای عاشقانه
 
با یارم می اندازد
باران ببار و مرا آرام کن ، ببار تا چشمهایم نیز همراه با تو ببارند

باران ببار تا من با جامه ای گرم در زیر قطره هایت به یاد یارم قدم بزنم

میخواهم به زندگی ام به عشقم ، به لحظه هایی که با یارم می باشم در

زیر قطره هایت فکر
کنم… شاید در این لحظه هایی که در حال و هوای بارانی
 
می باشم قطره ای از اشکهای یارم
نیز بر روی گونه هایم احساس کنم…
 
آسمان با گونه ای خیس میخواهد دلش را خالی کند ،

 مانند من که میخواهم با گریه همراه با آسمان دلم را خالی خالی کنم

ای باران ببار تا من نیز مانند تو ببارم …
 
بغض آسمان که شکسته شود بغض من نیز همراه با
آسمان شکسته خواهد شد …
 
بغض دوری از یارم و بغض لحظه هایی که با یارم و عشقم در
زیر باران قدم میزدیم !
 
باران ببار که دلم هوای یارم کرده است
ای باران وقتی میباری دیگر سردی آن قطره
 
هایت را احساس نمیکنم ، در آن زمان گرمی
دستهایی را احساس میکنم که یک روز
 
دستهای سرد مرا گرفته بود و در زیر قطره هایت قدم
میزدیم…
 
ای باران وقتی میباری دیگر آن لحظه های سرد و پر از غم و غصه را احساس

نمیکنم ، چون آن طراوت و تازگی ات و آن عطر دلنشینت
 
مرا به حال و هوای یارم  میبرد
ای باران مرا آرام کن …

قطره هایت از سوی ابرهایی می آید که بغض دیرینه ای دارند

قطره هایت به پاکی اشکهای یارم هستند ،

عطرت به خوشی و دلنشینی عطر پیراهن یارم می
باشد، گرمی حضورت مانند گرمی
 
حضور یارم در آغوشم می باشد ، لطافتت به نرمی بدن یارم
می باشد ،
 
نوایت به زیبایی حرفهای یارم می باشد ،

هوایت مرا به حال و هوای زمانی می برد
که با یارم می باشم…
 
ببار ببار ببار ، با آن قطره هایت بر گونه های من ببار ،
 
و گونه های
خیس مرا خیستر کن ببار تا شاید من در زیر قطره هایت

و این آسمان غم گرفته به خوابی روم
 
که شاید در آن خواب
حضور یارم را احساس کنم

نظرات 10 + ارسال نظر
b3hrad شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 01:38 ب.ظ http://danlod.com

ای باران ببار که دلم هوای یار کرده :-
امیــــــــــــــــــــــــر خیلی داغون شدم این تیکه رو خوندم

30rish شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:29 ب.ظ http://30rish.persianblog.com

امیر جون متن جالبی بود.امیدوارم هیچ وقت چشای خودت و یارت بارون نباره و بارون وقتی بباره که در کنار هم و با هم قدم میزنید.سبز باشی...

نازی نازگلک شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 04:33 ب.ظ http://Nazgolak16.persianblog.com

salam..kheili ghashang neveshti...nemidoonam chi begam..faghat migam ghahsange..khaterate 5 sale pish yadam umad...akhey ba in ahang..cheghadr ghashang bod..yadete???pishe ham budim nazashtan yadete?una maro doost nadashtan yadete?
ghorbune dele asheghet
delet shado labet khandoon..Nazi

علیرضا شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 06:11 ب.ظ http://Noghtechin.Blogfa.com

سلام ... من که نظر میدم ... شما نظر نمیدی !‌ مطالبت قشنگه ... خودت می نویسی ؟

رضا شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 06:32 ب.ظ http://www.mixiran.com

سلام
مثل همیشه قشنگه.
راستی چرا دیوان اشعار نمیدی بیرون؟

ساناز شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 08:06 ب.ظ http://www.aysooda.com/

سلام خیلی قشنگ و با احساس بود آهنگ وبلاگت منو به یادخاطرات خیلی قدیمی انداخت

کاکتوس یکشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 08:14 ق.ظ http://cactus.blogfa.com

من هر چی دنبال لینکم میکردم پیداش نمیکنم!!!!

عاشق یکشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:41 ق.ظ http://sorry.blogsky.com

سلام امیر جان .. خیلی قشنگ بود
آهنگ وبلاگت هم که دیگه حرف نداره *:

ستاره تنها جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:15 ق.ظ

امیر جان نمی دونم چی بگم
یعنی نمی تونم بگم
فقط میگم که خیلی عالیه
خیلی قشنگ نوشتی
اشکمو در آوردی
ستاره
به نازی جون سلام برسون

کتکله دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:45 ق.ظ http://katakalle.com

کتکله و چکش فرنگی وب سایتی فقط برای خنده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد